به مناسبت دهمین سالگرد رحلت علامه محمدحسین تمدن جهرمی
Abulfazl Pasebani Someeh
3-6-2024
تمدن و بهمثابهی سیمرغ مطالعات میانرشتهای
خاک را زنده کند تربیت باد بهار
سنگ باشد که دلش زنده نگردد به نسیم
با سلام و عرض ادب و احترام به محضر اساتید ارجمند و مخاطبین گرامی و با درود و صلوات بر ارواح پاک تمامی اهل علم، امروز شانزدهم اسفند سال 1402 خورشیدی به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران، گردهم آمدهایم تا بهمناسبت دهمین سالگردرحلت نادرهای از نوادر عصر ما، استاد مرحوم علامه دکتر محمدحسین تمدن جهرمی، چهرهی ماندگار علوم انسانی و اقتصاد، پیرامون اهمیت مطالعات میانرشتهای در اقتصاد به بحث بنشینیم.
بررسیها نشان میدهد که در دانشکدههای معتبر جهان از میزان هژمونی اقتصاد پوزیتویستی تکپایه کاسته شده استاما همچنان در برخی محیطهای آموزشی ایران باوجود تمامیناکامیهای مجرّب در عرصه اقتصاد ایران و شاید در چارچوب نوعی بازاریابی علم، اینطور ادعا میشود که با آموزشهای تختهسیاهی اقتصاد متعارف است که میتوان کارشناس تربیت نمود و به تدوین سیاستهایی کمک نمود که از رنجهای اقتصادی نوع انسان بکاهد!
ز دعوی پری زان تهی میروی
تهی آی تا پر معانی شوی
برانداز بیخی که خار آورد
درختی بپرور که بار آورد
در ارتباط با ابعاد این مهم، اساتید محترم نکات ارزشمندی را ارائه فرمودهاند. با اینحال حسبالامر من نیز بهاجمال و بهقدر وسع چند نکتهای را در ارتباط با زمینههای تولد یک علامه در قرن چهاردهم شمسی بیان میکنم که امید است مورد توجه مخاطبین گرامی که دانشپژوهانی نکتهسنج و عمیق میباشند قرار گیرد.
سعدی ز خود برونشو، گر مرد راه عشقی
کانکس رسید در وی، کز خود قدم برون زد
محمدحسین کودکی 5 سال بود که مدرسه رفتن را ازخانوادهای آغاز نمود که در آن کتاب و روزنامه در آمد و شد بود. او برای ادامه تحصیلات دوره دبیرستان ناگزیر بود که جهرم را ترک و به شیراز برود، اما پدر که عواطفی خاص نسبت به پسر اولِ بعد از چند دخترش داشت، مخالف آن بود تا او را از خود دور نماید. لاجرم محمدحسین آنقدر گریه کرد که مادر به وساطت در آمد که اگر با رفتنش موافقت نکنی چه بسا از شدت اندوه و گریه کور شود! بدین ترتیب گویی مقدّر شده بود تا پدر موافقت کند و او را راهی منزل دکتر عیون شوهر دختر بزرگش عذرا تمدن نماید تا دبیرستان نمازی شیراز را نیز با موفقیتی مثالزدنی پشت سر بگذارد و بهدرخواست پدر درس پزشکی را در دانشگاه تهران به سال 1321 آغاز نماید.
دلم از صحبت شیراز به کلی بگرفت
وقت آنست که پرسی خبر از «تهرانم»
در همان سال نخستِ تحصیل پزشکی در اتاق تشریح حالتی بر او رفت تا هوشیار شود که اصلاً علاقهای به این رشته ندارد.لذا با تغییر رشته به دانشکده علوم سیاسی و اقتصادی و قضایی رفت تا ضمن مطالعات آزاد و کنشگری اجتماعی،تحصیلات حقوق را تا مقطع دکتری ادامه داده و به امر وکالت رسمی در دادگستری نیز مشغول باشد. وی در این مسیربهواسطه تحصیلات رسمی و اخذ دکتری اقتصاد و کسب مدارج فوق لیسانس در رشتههای فلسفه و روششناسی، جامعهشناسی، آمار و ریاضی، علوم اداری و سیاسی از مدرسه اقتصادی لندن، بهوضوح واجد صلاحیتهایی شده بود،بیش از آنچه برای مطالعات میانرشتهای لازم است.
قسمت خود می خورند منعم و درویش
روزی خود میخورند پشه و عنقا
از سوی دیگر تجزیه و تحلیل عناوین موجود در کتابخانه شخصی هزار جلدی ایشان که بهدست اینجانب رسید (حدود هفت هزار جلد کتاب در زمان حیاتش به کتابخانه ملی ایران و … اهدا شده بود)، نشان میداد که در کنار شاخههای مختلف علوم انسانی، تمایل و علاقه شدید وی به مطالعات غیر رسمی در زمینههایی نظیر دین و الهیات، تاریخ و ادبیات و فرهنگ، زبان و هرمنوتیک، فیزیک و مکانیک و کوانتوم و نجوم، به ایشان قابلیتی مضاعف در انجام مطالعات میانرشتهای بخشیده بود.
اخترانی که به شب در نظر ما آیند
پیش خورشید مُحالست که پیدا آیند
همچنین کسب توان مطالعه و تکلم به زبانهای عربی، فرانسوی، انگلیسی، روسی، آلمانی، ایتالیایی و لاتین، در کنار آشنایی با دیگر زبانها نظیر اسپانیولی، صربی و ژاپنی قدرت یادگیری از فرهنگها و تجارب زیستهی ملل گوناگون را در وجود ایشان دو چندان مینمود.
روان تشنه برآساید از وجود فرات
مرا فرات ز سر بَرگذشت و تشنهترم
از سوی دیگر ایشان بهرغم فراگیری برخی بیماریهای شناختی در جامعهی ایران، از خود شخصیتی ساختهبود که بهشدت از سانسور خویش پرهیز میداشت. در این راستا علاوه بر مطالعه نحلههای علمی مختلف از دیگر منابع معرفتی گوناگون نظیر رادیوهای داخلی و خارجی، روزنامهها و نشریات داخلی و خارجی، شرکت در مجامع علمی گوناگون و گفتگو و همزیستی متواضعانه با انسانهای متفاوت استقبال مینمود تا به کنه حقیقت تقرّب بیشتری جوید.
چو خواهی که در قدر والا رسی
ز شیب تواضع به بالا رسی
این عقبهی وجودی در کنار علل و دلایلی نظیر نحوهی مدیریت دانشگاه در ایران و تمایلات دانشجویان، استاد را نامزد ارائه دروس گوناگون مینمود بهنوعی که در بیش از 30 عنوان درسی به آموزش دانشجویان و طلاب علاقمند پرداختند.
تنگ چشمان نظر به میوه کنند
ما تماشاکنان بستانیم
بدین ترتیب صاحب این تجربهی زیسته وقتی راجع به علم اقتصاد و مطالعات میانرشتهای دست به قلم بُرد، با کلنگریلازم به اهم نکات باریکی توجه داده است که شاید مرور اجمالیآن مفید باشد. ایشان در تابستان سال 1378 در شماره 5 مجلهی سخن سمت، انگیزهها و دامنهها و اهداف مطالعات میانرشتهای را بدین ترتیب ذیل چهار عنوان برمیشمارد:
هر ساعت از نو قبلهای، با بتپرستی میرود
توحید بر ما عرضه کن، تا بشکنیم اصنام را
۲. حساسیت نسبت به مناطق مرزی که بهلحاظ علمی واجد بازدهی بالاتری است.
۴. چندجنبهای بودن پدیدههای خاص و منفرد که گویای خصلت پیچیدهی موضوعات است.
هرکه را باغچه ای هست به بستان نرود
هرکه مجموع نشستست پریشان نرود
بازتاب این انگیزههای چهارگانه برای مطالعات میانرشتهایدر اقتصاد همچون گذشتهای شد که غوطهور در رشتههای اجتماعی دیگر بود.
اولاً به مطالعات میانرشتهای اقتصاد در زمینهی وحدت روش علم منجر گردید، بهنوعی که هم هواداران ابطالگرایی، وحدتِروش در علوم طبیعی و علوم اجتماعی را دنبال میکردند و هم مخالفین آن.
ثانیاً اصل وحدتبخش رفتار اقتصادی در مطالعات میانرشتهای، بدینمعنی که سایر علوم زیر پرچم فردگرایی روششناختی و عقلانیت اقتصادی و انسان اقتصادی رفتهاند،به امپریالیسم اقتصادی یا اقتصاد فراگیر و جهانشمول تعبیر شد و رشتههایی نظیر اقتصاد حقوق، اقتصاد سیاست، اقتصاد مدیریت و … را پدید آورد.
ثالثاً علوم مرزی در همسایگی اقتصاد، علوم تازهای را مطرح ساخت که در آنها خبری از تسلط علم اقتصاد نبود. مثل جامعهشناسی اقتصادی یا حقوق اقتصادی بینالمللی و …
تا تو در خانه صید خواهی کرد
دست و پایت چو عنکبوت بود
رابعاً به مطالعات میانرشتهای در پدیدههای اجتماعی منفرد و چندجنبهای انجامید که گویای وابستگی متقابل متغیرهای اقتصادی و اجتماعی است و به خوب نبودن اقتصاددانی اشاره میکرد که فقط اقتصاد بداند!
بدار ای فرومایه زین خشت دست
که جیحون نشاید به یک خشت بست
خامساً به مطالعات میانرشتهای اقتصاد با اهداف فرهنگی، اخلاقی و ارزشی ختم شد که نوعی رابطه و پیوند بین اجزای دانستهها و آثار فکری و اعتقادات اخلاقی را ایجاد نمود.
نخواهی که ملکت برآید به هم
غم ملک و دین هر دو باید به هم
در بیان استاد تمدن این پنج مهم برگرفته است از الف:مردود دانستن جدایی اقتصاد تحققی از ارزشها. ب: تجدید بنای علم اقتصاد بهمنظور آشتی با ایدئولوژی و ارزشها. ج: تاریخ تحول فیزیک ریاضی که نمایش قرابت اندیشههای اجتماعی و اخلاقی را در پی داشت. د: انعکاس افکار پسامدرن و نقش مهم استعاره در فرایند علمی که اقتصاد را خطابهای تمثیلی و انعطافپذیر و فاقد استدلال بدون ابهام معرفی نمود.
اکنون در انتهای این نوشتهی مختصر ذکر این نکته دربارهیبازار علم اقتصاد سنتی لازم است که هرچند:
غالب آن است که مرغی چو به دامی افتاد
تا به جایی نرود بی پر و بالش دارند
اما توجه دقیق به این هشدار نیز ضروری است که از سهلانگاری و آسانگیری در ورود به اقلیمهای متفاوتِ علوم بدون کسب مهارتهای لازم و کارآموزی دقیق بایستی پرهیز نمود.
گنجشک بین که صحبت شاهینش آرزوست
بیچاره در هلاکِ تن خویشتن عجول
بر روان پاک استاد درود
والسلام/ اسفند 1402
دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران