در ابتدا لازم است تا با کمال تواضع، به بیانی از آنچه ماکس وبر یافته بود، استناد نمایم که «به منظور فهمیدن قیصر، ضرورتی ندارد که قیصر باشیم».[1] بر این اساس برای کسانی نظیر صاحب این قلم که به طور تمام عیار همچنان در مسیر آموختن میباشد نیز این امکان فراهم است که در دنیای اندیشه ها مستغرق شده و با تحقیق پیرامون آراء و زندگی علمی دانشمندان و نقد نظرات ایشان به کسب دستاوردهای تازه بپردازد.
به گواه کتب تاریخ عقاید و اندیشهها و مکاتب اقتصادی که از ابتدای پیدایش رشتهی اقتصاد در مدارس عالی و دانشگاههای ایران ترجمه یا تألیف شد ه اند، میتوان اذعان نمود که مباحث نهادگرایانه، اعم از نظری و کاربردی، به طور کاملاً گذرا و حاشیهای مطرح میشده و عموماً مورد بی توجهی دانشکده های اقتصاد (مخصوصاً اساتید متأثر از جریان سنتی اقتصاد) بوده است.
با وجود ترجمه برخی از آثار میردال در دهه 50 و 60 به زبان فارسی و بیان آموزههای بوکانان در دهه 60 و 70 قرن 14 خورشیدی در کلاسهای درس اقتصاد بخش عمومی استاد فقید علامه دکتر محمدحسین تمدن جهرمی و آشنایی دانشجویان معدود دوره ی دکتری با آرای کوز، توسط استاد دکتر جعفر عبادی، همچنان تا اوایل دههی 80 قرن ماضی، اکثر دانشجویان سطوح گوناگون رشته ی مهم اقتصاد همچنان با دانشمندانی نظیر وبلن، کامونز، میچل، گالبرایت، میردال، کوز، بوکانان، سایمون، نورث، ویلیامسون، آستروم و … کاملاً ناآشنا بودند. تا اینکه خوشبختانه طی دو ده هی پایانی قرن گذشته ترجمه متون برخی از اندیشمندان درجه یک و دو در این نحله ی فکری توسط اساتیدی نظیر دکتر محمود متوسلی، به گشودن جای پایی برای مباحث نهادی در دانشکدهها کمک نمود و باعث رواج این اندیشه ها حتی در سطوح تصمیمگیری و سیاستگذاری گردید.
با این حال در نقد این کوششهای مبارک، میتوان گوشزد نمود که عموماً دانشجویان و اساتید بهره مند از این رویکرد، دارای نوعی نگاه استعلایی و تسلیم در مقابل آموزههای نهادگرایانه بوده و کمتر نقدی به رشته تحریر درآمده است. یعنی به رغم تأکید خود دانشمندان نهادگرا که علم اقتصاد، یک علم جهانشمول نیست، راه فائق آمدن بر مشکلات اقتصادی ایران را در تجویز مقلدانه ی آموزه های این مکتب معرفی مینمودند!
حال آنکه مطابق آموزه های الهی و انسانی، لازم است تا برای اقتباس عالمانه از مباحث دیگران و نه تقلید کورکورانه، با تمسّک به روش انتقادی همه ی دیدگاهها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد تا بدین شیوه بتوان به سهم خود نیز در کورهی جوشان اندیشه ها و سیاستهای اقتصادی، چیزی را افزود.
بر اساس این رویکرد انتقادی، کتاب حاضر آراء برخی از اصلیترین متفکران مکتب نهادگرایی را مورد بازخوانی و نقد قرار داده است. لازم به ذکر آنکه نسخه ی ابتدایی و خلاصه ی این مباحث، هر کدام به طور مجزّا در طی یک دهه ی گذشته، با استقبال مجلات پژوهشی تحقیقات اقتصادی، سیاست نظری، مطالعات و سیاستهای اقتصادی، همایشهای بینالمللی و محافل علمی این مرز و بوم مواجه شدند.
همچنین تشویق اساتید و ترغیب پژوهشگران و دانشجویان علاقمند به این موضوع و منظر، موجب شد تا تصمیم گرفته شود که مجموعه ی کامل و جدید برخی از مقالات را در قالب کتاب حاضر سامان داده، به طوری که بدون کمترین نگرانی از محدودیتهای فرمالیستی مجلات و سمینارها، ضمن تأمل دوباره، مقالات منتخب را به هنگام نموده و به طور یکجا تقدیم شما اساتید، دانشپژوهان، دانشجویان و خوانندگان گرامی بنماید. امید است ضمن دریافت نظرات و انتقادات و پیشنهادات سازندهی شما، کتاب حاضر بتواند در سیاق متونی قرار گیرد که نشان داده اند اتخاذ رویکردهای انتقادی و توجه به اقتضائات نهادی، لازمه ی بازخوانی و استفاده از آراء اقتصادی دیگران است.
[1]. The Role of Theory in Social Research, Talcott Parsons, American sociological Review, vol.3, no, 1, 1938, PP13-20.